کچلی حمید
هیچ توضیحی راجع به این قضیه نمیتونم بدم چون واقعا ناراحتم.فقط اینو میگم که..
روز جمعه آقای پدر گفت که بیا پشت موهای حمیدو کوتاه کنیم چون بلند شده بودو فر میخورد
منم تو دلم گفتم خب باشه ولی قبل اون مخالفت شدید ی داشتم با کچل شدنش.
از اونجایی که ایشون عاشق بچه ی کچل هستند در یک عمل ناجوانمردانه اون دوتا شوید
موی گل پسرمونو با ماشین زد
من تا از آشپزخونه اومدم برم که یه وقت کار دستمون نده دیدم بلههههههه
من .....
آقای پدر...
خیلی ناراحت شدم تازه یکم موهاش داشت در میومد
مامانم میگه اشکال نداره این طوری موهاش پر پشت تر میشه.
نتیجه کار آقای هنرمندو تو ادامه مطلب ببینید...
پی نوشت :چند تا عکس هست قبل کچلی که قرار بود تو پست قبلی
بزارم که بعدا ایشالا تو همین پست حتما میزارم.
واما همون طوز که قول داده بودم...
عکسهای قبل کچلی..
یه مدتیه که این پسرما گیر داده به بالا رفتن از کانتر آشپزخونه (از روی مبل میره بالا) و بازی
با ماکرویوو وتلفن .یعنی بیچارمون کرده
حالا مبل و کشیدیم جلو که نتونه بره بالا جای دیگه هم نمیتونیم بزاریم چون در اون صورت هم ممکنه
به چیز دیگه گیر بده.
عکسای پایین مال یه روز صبحه که از خواب بیدار شدم دیدم آقا اینجا تشریف دارن .
hands free هم تودهنشه ...