حمیدکوچولوحمیدکوچولو، تا این لحظه: 12 سال و 1 روز سن داره

حمید کوچولوی عزیزم

محرم واین چند روز

جونم براتون بگه که این چند روز سرمون یکم شلوغ بود خاله جون از تهران اومده بودند خونه ی مامان فاطمه وما هم چند روزی اونجا بودیم روز پنجشنبه تصمیم گرفتم برم برای حمید لباس حضرت علی اصغر بگیرم . رفتم خیابون و یه دست لباس سایز یک به همراه یه بسته بیسکویت شکلاتی که نذر حمید کردم اگه خدا قسمت کنه هر سال  محرم بین بچه ها تقسیم کنم. اون روز عمه جون سمیه گوسفند نذرداشت وماهم شب خونه ی اونا بودیم. خلاصه اینکه فردای همون روز ٨ محرم بابایی ساعت ٩ ما رو با مادر جون برد مصلی که در همایش شیر خواران حسینی شرکت کنیم. عکسها در ادامه ی مطلب...     خونه ی عمه سمیه وباران تو اتاقش.. علی اصغر کوچول...
7 آذر 1391

ماهگرد 6 و واکسن 6ماهگی

امروز حمید عزیزم ٦ماهش تموم شد و بسلامتی یک ماه بزرگتر شد ٦ماهگیت مبارک عززززززززیزم امروز به اتفاق خاله سعیده رفتیم بهداشت برای چکاب و واکسن ٦ ماهگی واکسن وکه زدن گریه کردی بعد که گرفتمت بغلم ساکت شدی تو راه هم خوابت برد خدارو شکر گوش شیطون کر زیاد به واکسن حساس نیستی چکاب ٦ماهگی: وزن: ٢٠٠ /٨ قد:٦٩ دور سر:٥/٤٢ از امروز باید غذای کمکی رو شروع کنی قطره آهن و مولتی ویتامین هم  بایدبخوری   ببینید پام اوف شده   ...
28 آبان 1391