حمیدکوچولوحمیدکوچولو، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 17 روز سن داره

حمید کوچولوی عزیزم

تولد باران

  امروز میخوام عکسهای تولد باران خانم رو بزارم.خیلی شلوغ نبود مراسم طبقه پایین خونشون برگزار شدتا بچه ها هر چقدر دلشون میخواد بریز وبپاش کنند.   اینم باران گلی     قسمتی ازمهمانها پریا خانم دختر خاله زهرا     اقا رسول وبهار خانم       حمید کوچولو که اول خواب بود   کیک تولد ژله هایی که مامانی حمید به کمک عمه سمیه درست کردند       بشقابهای مخصوص کیک   هدایا کادوی حمید هم یه سه چرخه بود که باران کلی خو...
28 آبان 1391

اندر احوالات من

جونم براتون بگه دیروز از صبح تا شب یه بند بارون اومد حمید هم دیروز براش وقت آتلیه گرفته بودیم که باعمه ببریمش واون هم باران و بیاره . عمه جون سمیه هم زنگ زد که چیکار میکنی میری یا نه منم گفتم بعدا بهت رنگ میزنم. زنگ زدم به خاله سعیده گفت من خونه ی مامان فاطمه هستم (آخه مامان وبابادیروز مسافر بودن برا ی مشهد)گفت الان بارون داره نم نم میاد حاضر شو تا میام باهم می بریمش.به سمیه جون هم زنگ زدم گفتم من میرم تو هم بیا.خلاصه سه تایی راه افتادیم همچین که رسیدیم وسط راه بارون شدیدتر شد. دیگه اینکه با اعمال شاقه خودمون رو رسوندیم از اونجاهم شوشو عمه مارو باماشین رسوند خونه عکسها که آماده شد براتون میزارم. دیروز تو...
28 آبان 1391